انقلاب اسلامی ،پس از یک سال و اندی که از پیروزی آن می گذشت ،با توجه به ستیزه جویی و معارضه ذاتی با اهداف و منافع استکبار جهانی ،و نیز نفی هرگونه مصالحه و سازش ،به نحو گسترده و شدیدی تحت فشارهای داخلی و خارجی قرار داشت.
با فرارسیدن سال 1359 ،روند تحولات داخلی و خارجی شکل جدیدی به خود گرفت. تشنج در مرز ایران وعراق به نحو چشمگیری تشدید شده و در تاریخ 18/1/1359 صدام اعلام کرد که ایران باید از سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی خارج گردد . وی همچنین اعلام کرد:عراق آماده است با زور ،تمام اختلافات خود با ایران را حل کند.
در همین ایام عراق علاوه بر تشدید درگیرهای مرزی با ایران در برخی از شهرها از جمله اهواز،خرمشهر،آبادان و دشت آزادگان توسط عوامل خود اقدام به بمب گذاری و خرابکاری نمود.
هجوم عراق به ایران اسلامی در حقیقت حاصل ناکامی ها و شکست های گوناگون دشمنان انقلاب اسلامی در مقابله با این انقلاب بود.رشد نیروهای مومن وانقلابی با رهبری حضرت امام خمینی (ره) به تحولات مهمی انجامید ،این تحولات برای دشمنان انقلاب اسلامی تردیدی باقی نگذاشت که در صورت عدم مقابله همه جانبه ،انقلاب اسلامی ب
باسمه تعالی
مرا میشناسی.من یک روستاییام.یکی از روستاهای دور دست سرزمینمان ایران.از مهد نام آوران و دلیران آذربایجان.شاید مرا نشناسی!خیلی ها مرا نمیشناسند.اهل زمین که با یک روستایی دورافتاده و ساده کاری ندارند.اصلا برایشان مهم نیست که کسی اینجا دردی داشته باشد.اینان بزرگان را میشناسند حاکمان را دوست دارند، مسئولان را میشناسند، کسی با ما کاری ندارد.خیلی وقتها دوستان و رفیقان هم آدم را فراموش می کنند.
ارباب من؛آیا تو هم مرا فراموش کردهای؟تو هم مرا نمی شناسی.البته که خوبان را می شناسی. تو را با ما چهکار!ولی من تو را می شناسم.با عقل و قلب کوچک خود تورا شناختهام.پیامبرمان (ص) نیز فرموده است که "هرکس امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است".
مولای من مرا بیاد بیاور؛ آن لحظهای که در شب تاریک در فاو، شلمچه، جزیره مجنون و... با آنانی که می شناختیشان، یکصدا تو را فریاد می زدیم.من همان فرد کوچک و ناچیزی بودم که با لحن ساده خود یابن الحسن میگفتم و سرود العجل سر میدادم.
آری من همان بچه بسیجی هستم که به ام
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جلسهى بسیار شیرین و اثرگذار و پُراهمیتى است. کلمه کلمهى این خاطرات براى تاریخ ما و سرگذشت پُرفراز و نشیبِ این ملت بزرگ، جزو جذابترین بخشها به حساب مىآید. خیلى استفاده کردیم؛ خیلى لذت بردیم. از همهى عزیزانى که خاطرات خودشان را بیان کردند و همچنین از کسانى که این مراسم و جلسهى امروز را تدارک دیدند و مدیریت کردند، و از همهى شما عزیزانى که یادگاران پُرشکوهترین روزهاى تاریخ اخیرِ این کشورید و در اینجا حضور دارید، صمیمانه تشکر میکنیم.دو مقوله را از هم جدا کنید؛ هر کدام از اینها حرف و گفت فراوانى مىطلبد. یک مقوله، مقولهى مربوط به مسئلهى دفاع مقدس است؛ این دفاع مقدس و دوران هشتساله، مثل جنگهاى معمولى و بقیهى جنگهاى دنیا نیست؛ بلکه خصوصیاتى دارد.این، یکى از آن دو مقوله است که باید دربارهاش بحث بشود؛ نه اینجا و به وسیلهى من، بلکه در فضاى کلى جامعه باید مورد مداقه و تأمل قرار بگیرد. یکى هم یک مقولهى فرعى نسبت به این مقوله است که آن هم به نوبهى خود، خیلى مهم است و آن، خاطرات جنگ، تاریخ جنگ و ادبیا